-
صفحات ۲۰۹ الی ۲۱۱
یکشنبه 26 تیرماه سال 1390 23:14
349 تا بدان حدی که آنها نمایانگر تکراری جادویی یا بازانجام وقایع کیهانی باشند، رتا نیز در مراسمات مذهبی چهره می نماید. از آن رو که رودها در اطاعت رتا جریان می یابند و سپیده دم قرمز برافروخته می شود، "تحت افسار(پاورقی 82کتاب) رتا" قربانی ای است که روشن شده است؛ در مسیر رتا ، اگنی به پیشگاه خدایان قربانی تقدیم...
-
ترجمه صفحات ۲۰۴ الی ۲۰۸
شنبه 25 تیرماه سال 1390 23:01
338 قطبیت اصل جهان خلاق به شکل دیگری در Shatapatha Brahmana (2.2.4) آمده است: در آغاز، پراجاپاتی(پاورقی 74کتاب) فقط همین دنیا بود. او مدیتیت کرد: چطور می توانم خود را بگسترم؟ زحمت کشید و tapas را به کار گرفت؛ سپس اگنی(آتش) را از دهانش تولید کرد[پدر او شد](پاورقی 75کتاب) و به دلیل آنکه اگنی را از دهانش خارج کرد، اگنی...
-
تصویر صفحات ۲۰۴ الی ۲۰۸
شنبه 25 تیرماه سال 1390 23:01
-
صفحات ۱۹۹ الی ۲۰۳
جمعه 24 تیرماه سال 1390 23:15
330 این نقل قولها نشان می دهد که برهمن، پیوستگی و از هم پاشیدگی همه متضادهاست و در عین حال به عنوان فاکتوری غیرعقلانی از آنها فاصله دارد. در نتیجه تماما بیش از حد ادراک و فهم است. نهادی الهی است و در عین حال سلف است(با آنکه از مقام پایینتری نسبت به مفهوم مشابه آتمن دارد) و یک حالت روانشناختی معین با ویژگی انزوا از...
-
صفحات ۱۹۵ الی ۱۹۸
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1390 23:14
الف- مسأله متضادها در اندیشه برهمایی 327 عبارت سانسکریت برای جفتهای متضاد به زبان روانشناسی، دواندوا( dvandva ) می باشد. این واژه به معنای جفت نیز هست(خاصه زن و مرد)، نزاع، ستیزه، نبرد، شک.جفتهای متضاد توسط خالق-جهان ایجاد شده بودند. قانونهای مانو(1) می گوید: (پاورقی 36کتاب) علاوه بر این، به منظور تشخیص فعالیتها، او...
-
صفحه ۱۹۴
چهارشنبه 22 تیرماه سال 1390 23:07
(ادامه پاراگراف 326) شباهت اخیر ارتباط تأیید شده میان تجدید خدا و پدیده فصلی را توضیح می دهد. انسان تمایل دارد فرض کند اسطوره های مرتبط با فصل، گیاه، خورشید و ماه علت اصلی شباهتها است. اما این امر باعث فراموشی آن می شود که یک اسطوره مثل هر امر روانی نمی تواند صرفا به رخدادهای خارجی مشروط باشد. هر امر روانی شامل...
-
صفحات ۱۹۲ و ۱۹۳
سهشنبه 21 تیرماه سال 1390 23:16
(ادامه پاراگراف 323) اما هرچه دیدن ذهن خلاق عمیقانه تر نفوذ می کند، برای انسانی که در هر حال در توده نقش برجسته ای دارد ابهام آمیزتر می گردد. با وجود آنکه توده به شکلی ناخودآگاه حرفهای او را زندگی می کند، با اینحال او را درک نمی کند؛ این نه بدان دلیل است که شاعر آن را اعلان نموده است بلکه بخاطر آنکه توده، زندگی اش را...
-
صفحات ۱۹۰و۱۹۱
دوشنبه 20 تیرماه سال 1390 23:06
320 نماد زندگی بخش جدید از عشق پرومتئوس به روح - بانو های(1) خویش که در حقیقت شخصیتی دمونیک است نشأت می گیرد. پس می توان مطمئن بود که در امتزاج با این نماد جدید و زیبایی جاری آن، عنصر شر نیز وجود خواهد داشت زیرا که زندگی و زیبایی در طبع اصیل خویش از لحاظ اخلاقی خنثی هستند. به این دلیل است که طرز تفکر جمعی اپیمتئینی...
-
صفحات ۱۸۸ و ۱۸۹
یکشنبه 19 تیرماه سال 1390 23:02
316 نافرمانی پرومتئینی خدایان مقبول، در چهره جادوگر قرون وسطایی ظهور یافته است. جادوگر در درون خویش ردپایی از کفر ابتدایی را نگاه داشته است(پاورقی 32 کتاب) او دارای طبیعتی است که هنوز تحت اثر افتراق مسیحی واقع نشده و در تماس با آگاهی ای است که هنوز کافر است که در آن، امور متضاد در حالت بی پیرایه و اصیل خویش در کنار...
-
صفحات ۱۸۶ و ۱۸۷
شنبه 18 تیرماه سال 1390 23:08
314 به هر میزان که رویکرد از ریشه های عمیقتری برخوردار باشد، خلاصی از آن خشونت بار تر خواهد بود." Ecrasez l'infame "، ندای دوران روشنگری، پیشروی تحول مذهبی بود که از انقلاب فرانسه آغاز گشت و این تحول مذهبی چیزی بجز سازگاری اساسی با رویکرد نبود، هر چند که فاقد عمومیت بود. مسأله تغییر عمومی رویکرد از آن تاریخ...
-
صفحات ۱۸۴ و ۱۸۵
جمعه 17 تیرماه سال 1390 23:11
310 پرومتئوس اسپیلتر، مانند خدای او، از دنیا، یعنی اطراف، باز می گردد و به درون و به سوی مرکز می نگرد که "معبر باریک"(پاورقی 29 کتاب) بازتولید است. این تمرکز یا درونگرایی، لیبیدو را به درون ناخودآگاه تزریق می کند. فعالیت ناخودآگاه افزایش می یابد – روان شروع به "کار کردن" می کند و محصولی تولید می...
-
صفحات ۱۸۲ و ۱۸۳
پنجشنبه 16 تیرماه سال 1390 23:02
305 همانگونه که این عبارات شعر نشان می دهد، در نظر اپیمتئوس، پاندورا دارای ارزش یک روح-تصویر است- از روحش حمایت می کند؛ از اینروست که دارای قدرت الوهی، یعنی تفوق با صلابت می باشد. هر وقت نشانی اینچنینی به شخصیتی اعطا شود، می شود با اطمینان نتیجه گرفت که چنین شخصیتی، حامل نماد و یا تصویری از محتویات ناخودآگاه پروژکت...
-
صفحه 181
سهشنبه 14 تیرماه سال 1390 23:05
303 اپیمتئوس با این کلمات، طبیعت خود را نمایان می کند: او در گرداب تفکر گذشته غوطه می خورد و هیچگاه نمی تواند خود را از دست پاندورا که (مطابق اسطوره کلاسیک) او را به همسری گرفته است، آزاد سازد. او نمی تواند خودش را از تصویر-خاطره ای(1) او رها سازد با اینکه خود پاندورا مدت مدیدی است که او را رها کرده است و دخترش...
-
صفحه ۱۸۰
دوشنبه 13 تیرماه سال 1390 23:03
302 قبل از آنکه این مسأله را بیشتر بشکافیم بایستی به پرومتئوس گوته نگاهی دوباره بیندازیم. همانطور که دیدیم پرومتئوس خلاق در روایت گوته تفاوت بارزی با شخص رنجور روایت اسپیتلر دارد. تفاوت دیگر که مهم هم هست، نحوه رابطه آنها با پاندوراست. در روایت اسپیتلر، پاندورا نسخه دوم همان روح پرومتئوس (1)است که به دنیای دیگر-که...
-
صفحه ۱۷۹
یکشنبه 12 تیرماه سال 1390 23:35
298 وقتی که زمانش فرا رسید، مایا فرزندش را زیر درخت plaksa به دنیا آورد که تاجش را با حمایت رسانی به زمین خم نمود، از بودیستاوای(1) مجسم، تابشی بی اندازه در میان جهان پخش گردید؛ خدایان و همه طبیعت در تولد شرکت یافت. در پای او نیلوفری پا گرفت و در حالی که در نیلوفر ایستاده بود، دنیا را ورانداز می کرد. از اینجاست که در...
-
صفحه ۱۷۸
شنبه 11 تیرماه سال 1390 23:11
(ادامه پاراگراف 297) به این دلیل است که که ظهار گوهری که در جهان است به گونه ای شرح شده است که حاصل آن تصویر(1) تولد بودا در للیتا-ویستارا(2) می باشد:(پاورقی 21 کتاب) پاندورا گوهر را بر زیر یک درخت گردو قرار می دهد، دقیقا همانگونه که یک مایا(3) در زیر درخت انجیر می زاید: در تاریکی نیمه شب، آن همیشه می تابد و می درخشد...
-
صفحات ۱۷۶ و ۱۷۷
جمعه 10 تیرماه سال 1390 23:10
295 پاندورا، آن شخص اسرار آمیز در اسطوره پرومتئوس، در نسخه اسپیتلر دوشیزه الوهی است که فاقد هرگونه رابطه ای با پرومتئوس می باشد؛ اما دارای بیشترین عمق است. این مفهوم بر پایه نسخه ای از اسطوره که در آن زنی که رابطه اش را با پرومتئوس آغاز می کند پاندورا - و یا مطابق روایت گوته، آتناست- بنا شده است. اما در نسخه اسپیتلر...
-
صفحات ۱۷۴ و ۱۷۵
پنجشنبه 9 تیرماه سال 1390 23:10
(ادامه پاراگراف 290) از آغاز، کلمات تو برای من آسمانی بوده اند! همواره با اینکه روح من با خود او سخن گفت آیا او خود را به من نمود، و در درون او به خواست خودشان تناسبات خواهرانه صدا در دادند. و وقتی آن را در نظر گرفتم، خودم بود، یک الهه سخن می گفت، خودم بود. پس میان تو و من بود، از نوعی پرشور. عشم تا ابد برای تو خواهد...
-
صفحات ۱۷۲ و ۱۷۳
چهارشنبه 8 تیرماه سال 1390 23:11
285 محدودیت احتیاط آمیزی که آگاهی معصوم دارد، چنین پوششی بر چشمان اپیمتئوس می گذارد که باعث می شود اسطوره اش را به کوری زندگی کند؛ اما همواره با این احساس که کار درست را دارد انجام می دهد، زیرا همواره آنچه از او توقع می رود و با موفقیتی که از جانب خودش نصیب می شود را انجام می دهد زیرا خواسته های همگان را متحقق می کند....
-
صفحات ۱۷۰ و ۱۷۱
سهشنبه 7 تیرماه سال 1390 23:08
281 پرومتئوس از قبول پادشاهی که فرشته به او پیشنهاد می کند سرباز می زند که به معنای آن است که از تطبیق با امور به گونه ای که هستند سرباز می زند زیرا این پیشنهاد، به بهای دادن روح اوست که صورت گرفته است. سابجکت، یعنی پرومتئوس، الزاما انسان است اما روح او دارای شخصیتی کاملا متفاوت است. او[مونث] نیمه انسان و نیمه خداست...
-
صفحات ۱۶۸و۱۶۹
دوشنبه 6 تیرماه سال 1390 00:00
279 به دلیل آنکه پرومتئوس گرایشی یکجانبه به روح خود دارد، همه رویکردهای تطبیق با دنیای خارجی، فروکوفته شده است و به قعر ناخودآگاه می رود. در نتیجه اگر بتوان درک کرد، گویا به شخصیت خود او تعلق ندارند اما مثل پروژکشنهایی هستند. به نظر تناقضی در اینکه روح - که به آن هدف پرومتئوس بدان معتقد شده است و آن را دارد- وجود دارد...
-
صفحات 166 و 167
شنبه 4 تیرماه سال 1390 23:27
فصل پنجم مسأله تیپ در شعر کارل اسپیتلر: پرومتئوس و اپیمتئوس(1) 1. نکات مقدمه ای درباره تیپولوژی اسپیتلر 275 در کنار مضامینی(2) که توسط پیچیدگی های زندگی احساسی برای شاعر پیش می آید، اگر مسأله تیپ هم نقش قابل ملاحظه ای ایفا نکند در واقع منجر به انکار وجود مسأله تیپ می شود. اما مشاهده کردیم که در خصوص شیلر، چگونه این...
-
صفحات ۱۶۳ و ۱۶۴ و ۱۶۵
جمعه 3 تیرماه سال 1390 23:36
268 یقینا درست است که برونگرا اگر هیچ چیز دیگری برای گفتن نداشته باشد، لااقل تقاضا کند که پنجره ای باز یا بسته شود. اما چه کسی توجه می کند که چه کسی توسط آن ضربه خواهد خورد؟ تنها انسانی که در حال تلاش است که برای همه دلایل و نیاتی که پشت چنین اعمالی ممکن بالغ شود است که تامل می کند٬ بررسی می کند٬ بر پایه آن عمارت فکری...
-
صفحه ۱۶۲
پنجشنبه 2 تیرماه سال 1390 23:02
266 از این توضیحات نیز می توان به سادگی این تیپ را تشخیص داد. اما علیرغم تماسهای تشکرآمیز گاه به گاه، شاید حتی بیش از آنچه در توضیحات زن درونگراییده است، در آنجا عنصری از سنخ کاهش قیمت که مشابه کاریکاتور است، ظاهر می شود. این امر نسبتا به این دلیل است که از این روش توضیح به طور عمومی نمی توان امید داشت که درباره طبیعت...
-
صفحه ۱۶۱
چهارشنبه 1 تیرماه سال 1390 23:01
(ادامه پاراگراف 265) به ندرت پیش می آید که او ایده هایی جدید تولید کند و یا مسیرهای جدیدی را فتح نماید اما او در تبعیت، به چنگ درآوردن و انجام، سریع الاقدام است. رویکرد طبیعی او قالبهای تفکر و خط مشی کهن و یا لااقل با کمترین مقبولیت منعطف است. شرایط خاص گهگاهی می تواند منجر شود که او درباره گستاخی اش در نظر بدعت...
-
صفحات ۱۵۹ و ۱۶۰
سهشنبه 31 خردادماه سال 1390 05:06
۲۶۳ همانگونه که همگی می دانیم، بیان افکت توسط اشاره(1) کار می کند در حالیکه ذهن تنها به شکل غیر مستقیم بعد از ترجمه طاقت فرسا به واسطه یگر می تواند کار کند. افکتهایی که توسط عملکرد اجتماعی مورد نیاز هستند لازم است که به هیچ وجهی عمیق نباشد، در غیر اینصورت موجب هیجان در دیگران می گردند و هیجان، زندگی و رفاه جامعه را به...
-
صفحه ۱۵۸
یکشنبه 29 خردادماه سال 1390 23:56
ادامه پاراگراف262 انتقاد معشوق و نامعقول که بر پایه سنت و قدرت شکل گرفته است، حاکی از خالی بودن عرصه از هر گونه تأمل مستقل است؛ به طریق مشابه، فقدان خود-انتقادی و کمبود ایده های مستقل بیانگر نقصی در عملکرد قضاوت است. عدم وجود ذهنیت درونی(1) در این تیپ از حضورش در تیپ درونگرایی که سابقا شرح شد بسیار واضحتر است. از این...
-
صفحه ۱۵۷
شنبه 28 خردادماه سال 1390 23:15
ادامه پاراگراف 261 او در خانه، شخصیت کاملا مختلفی نسبت به شخصیتش در جامعه بروز می دهد. ازدواج از نظر او به میزان زیادی متأثر از بلند پروازی و یا عشق برای تغییر یا اطاعت رسوم شناخته شده است و درخواستی است برای "استقرار در زندگی" یا ناشی از آرزویی بی غل و غش است برای ورود به فضای بزرگتری از کارآمدی. اگر شوهر...
-
صفحات ۱۵۵ و ۱۵۶
جمعه 27 خردادماه سال 1390 23:11
258 این آرایش فشرده و کاملا رشد یافته محتویات روانی آگاه، دفاعی محکم در برابر زندگانی عاطفی هیجانی و بی نظمی است که درونگرا غالبا از آن آگاه است. حداقل در جنبه شخصی آن: از آن می ترسد زیرا آن را به خوبی می شناسد. او درباره خودش اندیشه می کند و در نتیجه در بعد بیرونی آرام است و می تواند دیگران را بدون آنکه آنان را با...
-
صفحات ۱۵۳ و ۱۵۴
جمعه 27 خردادماه سال 1390 01:02
الف- زن درونگرا("زن دارای احساسات بیشتر") 256 ابتدائا نکات اساسی مباحث جردن درباره زن درونگرا را خلاصه وار بیان می کنیم: (عبارت جردن:) او(آن زن) رفتارهایی نهفته دارد(1) و شخصیتی که فهم ان ساده نیست، او گاهی منتقد می شود و حتی طعنه هم می زند اما با این خوی بد گاه به گاه توجهات را به خود جلب می کند. او عادتا...