-
صفحات ۳۱۵ و ۳۱۶
یکشنبه 3 مهرماه سال 1390 23:03
ه – مذهبی بودن در مقابل غیر مذهبی بودن 528 اعتبار این تقابل طبعا به تعریف مذهبی بودن باز می گردد. اگر جیمز آن را کاملا از دیدگاه ایده آلیستی از آنرو که attitude ای است که در آن ایده های مذهبی (که در تقابل با احساسات هستند) نقش اساسی داند، در نظر بگیرد، در آن صورت مطمئنا حق دارد که شدید الذهن را غیر مذهبی بداند. اما...
-
صفحات ۳۱۳ و ۳۱۴
یکشنبه 3 مهرماه سال 1390 00:38
525 اینکه جیمز "شدید الذهن ها را هم به " sensationalistic " و هم به "ماتریالیستیک" ترجمه نموده است (و بعلاوه به "غیرمذهبی") باعث تقویت بیشتر این احتمال می شود که او در ذهن خود همان تناقضی را داشته که من دارم. ماتریالیسم، در فهم کاملی که می توان از آن داشت، attitude ایست که توسط...
-
صفحه ۳۱۲
شنبه 2 مهرماه سال 1390 00:24
ب- intellectualism در مقابل sensationalism 523 Sensationalism گویای تجربه گرایی شدید است. تجربه شخصی را به حکم منبع منحصر به فرد و انحصاری دانش را فرض می گیرد. Sensationalistic attitude کاملا توسط آبجکتهای حس جهت یافته است. آشکار است که منظور جمیز یک sensationalism عقلانی و نه هنرشناسانه است و بدین دلیل است که "...
-
صفحه ۳۱۱
جمعه 1 مهرماه سال 1390 00:06
اما این ملامت چیزی بجز پروژکشن حالات روانی برونگرا نمی باشد زیرا که تیپ تفکری فعال برای فرایندهای تفکری اش انرژی ای را به خود جلب می کند که از هیچ یک از انتخاب خودسرانه و نه از تجربه نیست بلکه از قالب کارآمد درونی است که attitude درونگراییش فعال گردیده است. او متوجه این منبع نمی باشد زیرا که به دلیل فقدان محتوای...
-
صفحه ۳۱۰
چهارشنبه 30 شهریورماه سال 1390 23:36
520 در اینجا شخص برونگرا می گوید: من عباراتی را که دارای ویژگی خاصی هستند را مشخص کرده ام. در حالیکه شخص درونگرا "مفاهیم عمومی" مانند حافظه، دلیل، هوش و غیره "توانایی های ذهنی" هستند یعنی نقشهای ساده اساسی ای هستند که انبوه فرایندهای psychic ای را که توسط آنها اداره می شود را تشکیل می دهند. برای...
-
صفحات ۳۰۸ و ۳۰۹
سهشنبه 29 شهریورماه سال 1390 23:08
2. ویژگی زوجهای متضاد در تیپهای جیمز الف-راسیونالیسم در مقابل امپریسیسم 518 سابقا درباره این زوج متضادها در بخش سابق توضیح دادم، و در آن حال این تقابل را به مثابه تقابل میان ایدئولوگیسم و تجربه گرایی دانسته بودم؛ من از به کار بردن اصطلاح "راسیونالیسم" خودداری کردم زیرا تفکر تجربه گرایانه concrete درست به...
-
صفحات ۳۰۶ و ۳۰۷
دوشنبه 28 شهریورماه سال 1390 23:21
514 از طرف دیگر متفکر abstract از مدلی ناخودآگاه بهره می گیرد و تنها پس از آن است که از محصول نهایی، او ایده ای را تجربه می کند که به آن شکل داده است. شخص empiricist همواره متمایل است به این تصور که متفکر abstract به امر تجربه به سبک کاملا دلبخواهی از مقدمه ای بی رنگ و سست و ناکافی، ماده را به تجربه تبدیل می کند، که...
-
صفحات ۳۰۲ تا ۳۰۵
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1390 23:03
این امر در تقابل دو نوع تفکر abstract و concrete قرار دارد. تفکر abstract عبارتست از روش کاملا منطقی و دیالکتیکی که برای فیلسوفان بسیار گرانقدر است اما نتوانست که هیچ اطمینانی را برای جیمز ایجاد کند و در نظر او ضعیف، توخالی و نازک آمد زیرا از آبجکتهای خاص بسیار دور بود. راه concrete تفکر از واقعیات تجربی تغذیه می کند...
-
صفحات ۳۰۱ و ۳۰۲
شنبه 26 شهریورماه سال 1390 23:14
506 در نتیجه این امر جیمز به توصیف این دو سرشت می پردازد. درست همانگونه که در قلمرو رسومات و سنتهاست که انسانهای عرفی و با متانت را تشخیص می دهیم، در سیاست مستبدان و آنارشیستها، در ادبیات، pursuit ها و رئالیستها، در هنر classist ها و romantics ، در فلسفه، مطابق گفته جیمز، ما دو تیپ را می یابیم، تیپ " rationalist...
-
صفحات ۲۹۸ و ۲۹۹
پنجشنبه 24 شهریورماه سال 1390 23:17
503 این حالت باعث افتراق در شخصیت می گردد، زیرا که حالات کهن عملکرد هیچ ارتباط مستقیمی با آگاه ندارند و هیچ پل قابل مناقشه ای میان آن و ناخودآگاه وجود ندارد. در نتیجه هرچه فرایند از خود بیگانگی به پیش می رود، عملکردهای ناخودآگاه بیشتر به سطح کهن فرو می روند. تأثیر ناخودآگاه بالتبع افزایش می یابد. آغاز به تحریک...
-
صفحات ۲۹۷و۲۹۸
چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1390 23:09
499 در نگاه ورینگر به ریشه مشترک این دو قالب اساسی تجربه زیبایی شناسانه عبارتست از "از خود بیگانگی" – نیاز برای آنکه از خود خارج شود. از طریق abstraction و "در تعمق درباره امری که تغییرناپذیر و ضروری باشد، ما به جستجوی رهایی از مخاطرات انسان بودن، رفتار ظاهرا دلبخواهانه موجود زنده عادی، می پردازیم. ما...
-
صفحات ۲۹۵ و ۲۹۶
سهشنبه 22 شهریورماه سال 1390 23:03
496 در نتیجه abstraction عملکردی به نظر می رسد که در تضادی شدید با حالت اولیه participation mystique قرار دارد. هدف آن شکستن تسلط آبجکت بر سابجکت است. این کار از یک جهت به خلق قالبهای هنری و از جهت دیگر منجر به دانش آبجکت می گردد. empathy نیز به همان میزان شناخت عضوی از خلاقیت هنری است. اما در سطح کاملا مختلفی نسبت به...
-
صفحات ۲۹۳ و ۲۹۴
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1390 23:05
491 از آن سبب که empathy مانند abstraction رفتاری آگاه است و از آنجایکه abstraction متأخر از پروژکشن ناخودآگاه است می توانیم مستدلا بپرسیم که آیا رفتار ناخودآگاه هم بر empathy تقدم ندارد؟ از آن رو که ذات empathy پروژکشن محتویات سابجکتیو است، نتیجه این می شود که رفتار ناخودآگاه متقدم باید متضاد باشد – خنثی سازی آبجکت...
-
صفحات ۲۹۱ و ۲۹۲
یکشنبه 20 شهریورماه سال 1390 23:01
487 ورنیگر تجربه زیبایی شناسانه از empathy را به این گونه تعریف می کند: "لذت زیبایی شناسانه خویش لذتی مجسم می کند" در نتیجه تنها لذتی قالبی که بتواند موکد شود زیباست. لیپس می گوید: " صرفا تا بدانجاییکه دامنه این empathy گسترده است، قالبهایی زیبا وجود دارد. زیبایی آنها حقیقتا ایده آل من است که نقشی آزاد...
-
صفحات ۲۸۹ و ۲۹۰
یکشنبه 20 شهریورماه سال 1390 01:24
مسأله تیپ در زیبایی شناسی 484 Stand to reason که هر بخش از ذهن انسان که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم با روانشناسی مرتبط باشد نقش خویش را درمطرح کردن این بحث ایفا نموده است. تاکنون به سخنان فیلسوفان، شاعران، انسان پژوهان و پزشکان گوش سپرده ایم، اینک باید به گفتار زیبایی شناس هم توجه کنیم. 485 زیبایی شناسی در ذات خود،...
-
صفحات ۲۸۵ تا ۲۸۸
شنبه 19 شهریورماه سال 1390 00:51
478 دوست دارم در جمع بندی به این امر اشاره کنم که نظرات گروس بسیار مشابه نظرات من است. حتی اصطلاحات "برونگرایی" و "درونگرایی" من در پرتو ادراکات او توجیه می گردد. آنچه صرفا برای ما می ماند آن است که آزمونی انتقادی از فرضیه اساسی گروس بنماییم، که مفهوم عملکرد ثانویه است. 479 این امر همواره کسب و...
-
صفحه ۲۸۴
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1390 23:56
475 قدرت contractive شاخص، انسان را قادر می سازد که در اموری که هیچ علاقه ضروری فوری ای همراه نگردیده است جذب شود."(پ13) گروس در اینجا بر ویژگی لاینفکی از نگرش درون گرایانه توجه می کند: درونگرا از پیگیری کامل تفکراتش به نفع خود و بدون توجه به واقعیت خارجی لذت می برد. فایده بسیاری دارد که شخص بتواند یک تفکر را به...
-
صفحه ۲۸۳
چهارشنبه 9 شهریورماه سال 1390 23:53
474 ما باید به این مطلب انتقادی جدی طرح کنیم زیرا که شامل مسأله ای است که به تجربه من، همواره به بزرگترین اشتباه در فهم این تیپها می انجامد. خردمند درونگرایی را که گروس در اینجا در ذهن دارد، به شکلی ظاهری نشانگر کمترین میزان احساسات ممکن است، او پذیرای دیدگاه هایی است که از لحاظ منطقی صحیحند و می کوشد که در وهله اول...
-
صفحه ۲۸۲
سهشنبه 8 شهریورماه سال 1390 06:52
473 بایستی زمانی که گزارش گروس را از این تیپ با آگاهی بسیار تعقیب می کنیم، این انتقاد را در ذهن متحمل شویم. آگاهی شدید همانطوری که گروس می گوید، عبارتست از "تأسیس فردیت خوداندیشانه". به دلیل تأثیر قوی contractive "، به محرکهای خارجی همواره به دید یک ایده نگریسته می شوند. بجز برانگیزش زندگی عملی،...
-
صفحه ۲۸۱
دوشنبه 7 شهریورماه سال 1390 01:22
472 با اینحال با عنایت به آنکه درونگرا ظرفیت بیشتری که برای ترکیب دارد و توسط توانایی اش برای فهم ارزشهای افکتیو، نمی توان تصور کرد که درونگرا بتواند فردیت خود را بی درنگ تکمیل نماید – به عبارت دیگر، به منظور بنانهادن یکبار و برای همیشه اتصال هماهنگ میان عملکردهای پایینتر و بالاتر برقرار می کند. من این فرمولاسیون را...
-
صفحه ۲۸۰ و ادامه پاراگراف قبل
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1390 12:34
( ادامه پاراگراف ۴۷۰ ) این لمس نمودن در درجه اول بر ضد شرایط احساسی در محیط آنها معطوف گردیده است. همه عبارات کوتاه و گستاخانه درباره نقطه نظر اظهارات احساسی، بازی با احساس و غیره از ابتدا اجتناب گردیده است، از طریق ترس سابجکت از احساس خودش ترفیع یافته است که در نتیجه ممکن است تأثیر ولوله واری را آغاز کند که سابقا...
-
صفحه ۲۷۹
شنبه 5 شهریورماه سال 1390 11:44
469 واضح است که این تیپ با پدیده های نسبتا عجیب و غریبی در قلمرو افکت مشخص می گردند. دیده ایم که چگونه موضوع متوجه تداعیاتی می شود که توسط فکر اولیه در حرکت تنظیم گردیده اند. او پیوستگی کامل و منسجمی از ماده مربوط به تم را انجام می دهد یعنی که همه موادی را که تاکنون به کمپلکس های دیگر مربوط نیست را تداعی می کنند....
-
صفحه ۲۷۸
جمعه 4 شهریورماه سال 1390 00:27
468 پیوستگی درونی استوار چنین کمپلکس ای، همه تلاشها را برای تأثیرگذاری بر آن از بیرون بی اثر می سازد. تأثیر پذیری تنها زمانی ممکن خواهد بود که بتواند کمپلکس را به همان اندازه محکم و منطقی که به خودش پیوسته است، به کمپلکس دیگری متصل سازد. تکثیر کمپلکس هایی که به شکلی ناکافی متصل گردیده اند، به شکلی طبیعی در انزوای محکم...
-
صفحات ۲۷۶ و ۲۷۷
پنجشنبه 3 شهریورماه سال 1390 02:57
466 در توضیح این تیپ با یک عملکرد ثانویه مختصر، من در همه امور اساسی از گروس پیروی کرده ام، در مکانهای مختلف آن را بر حسب روانشناسی نرمال رونویسی می کنیم. گروس این تیپ را " پستی با آگاهی کم عمق" می نامد. اگر ویژگیهای بیش از حد زمخت به حد نرمال تعدیل گردند، تصویری کلی به دست می آوریم که در آن خواننده به راحتی...
-
صفحه ۲۷۵
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 09:55
464 در نتیجه کاملا طبیعی است که بپرسیم که آیا ممکن است که افرادی و یا تیپهایی وجود داشته باشند که برایشان دوره بهبودی، یعنی عملکرد ثانویه، بیشتر از دیگران به طول انجامد و اگر چنین است آیا بعضی روانشناسی های ویژه وجود ندارد که بشود ارتباطش را با این امر رهگیری نمود؟ یک عملکرد ثانویه مختصر، به روشنی تداعی های پی در پی...
-
صفحه ۲۷۴
دوشنبه 31 مردادماه سال 1390 20:59
463 گروس از "عملکرد ثانویه" مفهوم یک فرایند شبکه ای ذهنی را درک می کند که پس از "عملکرد اولیه" به فعلیت می آید. عملکرد اولیه به اجرای واقعی سلول مرتبط خواهد بود، یعنی تولید یک فرایند فراروانی مانند یک ایده. این اجرا، فرایندی انرژیک است که احتمالا تخلیه تنش شیمیایی باشد؛ به عبارت دیگر یک فرایند...
-
صفحه ۲۷۳
دوشنبه 31 مردادماه سال 1390 06:20
فصل ششم مسأله تیپ در روان شناسی مرضی 461 هم اکنون به کار یک رواندرمانگر می رسیم که برای انتخاب دو نوع از میان تنوع گیج کننده آشفتگی های روانی که عموما تحت عنوان "پستی رواندرمانی" فصل بندی می شوند می کوشد. این گروه بسیار پهناور شامل همه حالات مرزی روانشناسی مرضی است که نمی توانند در میان سایکوسیسهای معمول...
-
صفحات 271 و 272
یکشنبه 30 مردادماه سال 1390 06:03
459 انقراض نهایی خوبی توسط پرومتئوس جلوگیری می شود. او مسیاس را که آخرین کودکان الهی است از قدرت دشمن خود می آورد. مسیاس وارث سلطنت الهی می شود، در حالیکه پرومتئوس و اپیمتئوس، تجسمهای متضادهای تفکیک یافته، که در این حال متحد گشته اند، به انزوای "دره اهلی" شان می کشند. هر دویشان از تسلط رهانیده شده اند-...
-
صفحه 270
جمعه 28 مردادماه سال 1390 23:54
457 انسان بایستی این عبارات را با توجه بخواند. صرفا همین دینامیس "ابتدای راه های خدا"ست که در آن خدا که یهوه است در عهد جدید از این قالب خلاص می شود و از اینکه طبیعت-خدا باشد باز می ماند. از لحاظ روانشناختی این بدان معناست که بخش حیوانی لیبیدو که در ناخودآگاه ذخیره شده است به شکلی دائمی تحت کنترل قرار می...
-
صفحه 269
جمعه 28 مردادماه سال 1390 00:47
455 عنصر رهایی نشده به یکباره نور جدید را به خود توجه می دهد، انرژی نماد جدید را. این راهی دیگر برای بیان آن چیزی است که سابقا(پاراگرافهای 449 به بعد) درباره تأثیری که نماد بر روان به شکل کلی می گذارد بیان گردید. همه محتویات سرکوب شده و تصدیق نشده را بر می انگیزد، درست در وقتی که "محافظان بازار" را در...