ترجمه اثری از یونگ

ترجمه کتاب تیپهای روانشناسی(Psychological Types)

ترجمه اثری از یونگ

ترجمه کتاب تیپهای روانشناسی(Psychological Types)

صفحه 400

۶۵۸            همان بی علاقگی بارزی در شهودی برونگرا نسبت به آبجکتهای بیرونی وجود دارد، درباره شهودی درونگرا نیز در رابطه با آبجکتهای درونی وجود دارد. درست همان طوری که شهودی برونگرا مستمرا احتمالات جدیدی را در نظر می گیرد که با همان بی اهمیتی برای رفاه خود و دیگران پی می گیرد، در حالی که بر ملاحظات بسیار بی پروای انسان استقامت می ورزد و آنچه را که در جستجوی ابدی او برای تغییر ساخته شده است را تخریب می کند، در اینصورت شهودی درونگرا از صورتی به صورت دیگر منتقل می شود، در حالی که بدون آنکه هیچ اتصالی میان آنها و خود ایجاد کرده باشد در رحم پربار ناهشیار به دنبال هر احتمالی می گردد. درست همان طوری که دنیای ظواهر هیچگاه نمی تواند برای انسانی که صرفا آن را احساس می کند مسأله ای اخلاقی باشد، دنیای تصاویر درونی نیز هرگز برای شهودی مسأله ای اخلاقی نمی باشد. برای هر دوی آنها، مسأله ای زیبایی شناسانه است، موضوعی از سنخ ادارک، یعنی "حس". به این دلیل، شهودی درونگرا نسبت به وجود جسمانی خویش یا تأثیر آن بر دیگران آگاهی کمی دارد. شخص برونگرا شاید بگوید: "واقعیت برای او وجود ندارد، تخیلات بی حاصل خود را آزاد می گذارد." ادراک تصویرهای ناهشیار که در چنین فراوانی بی پایانی توسط انرژی خلاق زندگی ایجاد شده است، از دیدگاه سودمندی فوری کاری بی نتیجه است. اما از آن رو که این تصویرها نمایانگر دیدگاه های محتملی از دنیا هستند که می توانند به زندگی استعدادی تازه اعطا کنند، این عملکرد که عجیب ترین عملکرد دنیای بیرونی است، به همان میزان برای بده بستانهای کلی روانی ضروری است که تیپ انسانی متناظر در برابر زندگی روانی توده ای از مردم. اگر این تیپ وجود نمی داشت، دیگر پیامبری در سرزمین اسرائیل ظهور نمی یافت.

 

۶۵۹      شهود درونگرا صورتهایی را درک می کند که از مبانی به ارث رسیده پیشینی در ناهشیار نشأت می گیرند. این کهن الگوها، که دستیابی به طبیعت درونی آنها توسط تجربه ممکن نیست، پسماندهای عملکرد روانی کل خط اجدادی و تجربه های به شکل کلی از انباشته زندگی طبیعی است که یک میلیون بار تکرار شده و به صورت تیپها تراکم یافته است. در نتیجه در این کهن الگوها همه تجربیاتی که بر سطح کره زمین از دوران ابتدایی تا کنون ایجاد شده است به نمایش درآمده است. هرچه این تجربه ها پرتعدادتر و شدید تر باشند، در کهن الگو دارای تمرکز واضحتری می گردند. در نتیجه کهن الگو مطابق اصطلاح کانت نومنونی(وجود مجردی) از تصویری است که شهود آن را دریافت می کند و در طی این دریافت خلق می کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد