فصل ششم
مسأله تیپ در روان شناسی مرضی
461 هم اکنون به کار یک رواندرمانگر می رسیم که برای انتخاب دو نوع از میان تنوع گیج کننده آشفتگی های روانی که عموما تحت عنوان "پستی رواندرمانی" فصل بندی می شوند می کوشد. این گروه بسیار پهناور شامل همه حالات مرزی روانشناسی مرضی است که نمی توانند در میان سایکوسیسهای معمول سراغ گرفته شوند؛ به عبارت دیگر همه نوروسیسها و همه حالات دیجنریتو[که به مرور زمان بدتر می شوند] مانند افکتیو عقلانی، اخلاقی و دیگر پستی های فراروانی.
462 ای کار توسط اتو گروس صورت گرفت که در سال 1902 مطالعه تئوری ای را تحت عنوان Die zerebrale Sekundarfunktion منتشر نمود. آنچه وی را به مفهوم دو تیپ روانشناختی سوق داد عبارت بود از فرضیه اساسی این کار بود.(پ1) با اینکه ماده تجربی مشروح او از قلمرو پستی روانشناسی مرضی گرفته شده است، دلیلی وجود ندارد که بینشهایی که به دست آمده است به میدان وسیعتری از روانشناسی نرمال منتقل نشود. حالت نامتعادل فراروانی به جستجوگر نمای واضح نسبتا اغراق آمیزی اعطا می کند که در محدوده حدهای نرمال غالبا تنها به اندازه کمی قابل تصور است. گاهی حالت غیرنرمال مانند یک ذره بین عمل می کند. خود گروس همانطور که خواهیم دید در فصل پایانی کتاب نیز نتایجش را به دامنه ای گسترده تر می کشاند.
1. گروس شرح تجدید نظر شده و در عین حال کاملا تغییرناپذیری از تیپهایش را در Uber psychopathische Minderwertigkeiten صفحات 27به بعد ارائه نموده است.