ترجمه اثری از یونگ

ترجمه کتاب تیپهای روانشناسی(Psychological Types)

ترجمه اثری از یونگ

ترجمه کتاب تیپهای روانشناسی(Psychological Types)

صفحات ۱۵۳ و ۱۵۴

 

 

الف- زن درونگرا("زن دارای احساسات بیشتر") 

256 ابتدائا نکات اساسی مباحث جردن درباره زن درونگرا را خلاصه وار بیان می کنیم:

(عبارت جردن:) او(آن زن) رفتارهایی نهفته دارد(1) و شخصیتی که فهم ان ساده نیست، او گاهی منتقد می شود و حتی طعنه هم می زند اما با این خوی بد گاه به گاه توجهات را به خود جلب می کند. او عادتا ناآرام و یا بی قرار و یا عیبجو و یا خرده گیر نیست و زن "نق زننده ای" نیز نیست. فضایی از آرامش را می پراکند و به طور ناخودآگاه آرامش بخشی و درمانگری می کند اما در پس لایه ظاهر، عواطف و هیجانات او حالتی نیمه جان دارند. طبیعت عاطفی اش به آهستگی به بلوغ می رسد. با افزایش سن، دلبری شخصیت او افزایش می یابد. او "دلسوز" است یعنی بینش و تجربه را به منظور تحمل مشکلات دیگران کسب می کند با اینحال بدترین شخصیتها را می توان در میان زنان با احساسات بالا یافت نمود. آنان ظالمترین نامادری ها هستند. با محبت ترین زنان و مادران هستند. اما در عین حال عواطف و هیجاناتشان آنقدر شدید است که این امور غالبا در جهت مطیع سازی به کار می روند و یا آن را با خود به همراه دارند. آنان بسیار شدید عشق می ورزند اما در نفرت هم بسیار شدیدند. حسادت می تواند آنان را به حیواناتی وحشی مبدل کند. اگر از فرزندان ناتنی خود نفرت داشته باشند آنان را شاید تا دم مرگ ببرند. اگر بدی رشد نکند، خود اخلاق با احساس عمیق مربوط می شود و ممکن است که روندی عمیقا مستدل و مستقل اتخاذ کند که خودش را لزوما منحصر در قالبهای متداول ننماید. آن امر تقلید یا تسلیم نخواهد بود؛ نه مناقصه ای برای پاداش در اینجا یا جهان آخرت. صرفا در روابط صمیمانه است که امتیازات و نقاط قوت و ضعف زنان دارای احساسات دیده می شود. او در اینجاست که خود را نشان می دهد؛ شادی ها و غمهای او در اینجا پیش می آید. در اینجاست که عیوب و نواقصش را می توان مشاهده نمود، شاید کندی در بخشش، سرسختی، ترش رویی، خشم، حسادت یا هیجانات کنترل نشده تحقیر شده [را بتوان جزو نقایصش شمرد] او از موقعیت خویش شادکام است و کمتر امکان دارد که به آن راحتیها و آسایش هایی که نداشته است بیندیشد. تمایل دارد که دیگران را و نیز زمان را فراموش کند. اگر تحت تأثیر قرار گیرد(2) رفتار تصنعی(3) او کمتر جنبه تقلیدی پیدا می کند و بیشتر تغییر قابل توجه در رفتار و گفتار با سایه های متغیر تفکر و خصوصا احساسات است. او در زندگانی اجتماعی تمایل دارد که در همه جنبه ها یکسان باشد. او معمولا در هیچ یک از دو وجه زندگانی خانگی و اجتماعی، سختگیر و مشکل پسند نیست، خودجوشانه قدردانی می کند، تبریک می گوید و می ستاید. می تواند انسانهایی را که از جهت فکری جریحه دار شده اند را تسکین دهد و انسانهای ناموفق را به امید بازگرداند. او به بالا بر می خیزد و به پایین خم می شود. خواهر و همبازی با کل طبیعت است. قضاوتش متین و نرم است. وقتی چیزی را مطالعه می کند، می کوشد که درونی ترین تفکر و عمیق ترین احساس کتاب را دریابد، آن را مکررا می خواند و آزادانه علامت می زند و به زوایای فرعی آن بی توجهی می کند. 

پاورقی 3 کتاب: پاراگرافهای 17به بعد[ این پاراگراف و پاراگرافهای بعدی(261و265) به عنوان نقل قول ذکر شده اند، ترکیبی هستند از تلخیصی که خود یونگ انجام داده است و نقل قول مستقیم. اگر کلمه به کلمه از جردن نقل قول شود مقدار زیادی از مطالب نامربوط هم همراه آن وارد می شود. به منظور مطالعه ساده تر، نقاط تعلیق( 4) حذف گردیده اند. تنها مطلبی که رد پاراگراف 269 آمده است، نقل قول مستقیم است - ویراستاران] 

1.quiet manners

2.if it is affected

3.affectation

4.suspension points

 

257 با توجه به این توضیح، مشکل نخواهد بود که شخصیت درونگرا را تشخیص دهیم. اما از یک لحاظ یکجانبه است زیرا تکیه اصلی بر احساس گذارده شده است بدون توجه به آن ویژگی که من بدان ارزش خاصی می دهم، یعنی زندگی درونی آگاه. جردن به شکلی گذرا متوجه می شود که زن درونگرا "فکور" است(صفحه 18) اما او این مبحث را ادامه نمی دهد. به هر حال من توضیحات او را نوعی تأکید بر نظرات خودم درباره نحوه دید خود او می دانم. عمدتا رفتار خارجی است که با احساسات ترکیب نمی شود و اظهارات هیجان است که به او اصابت می کند؛ او خود به دنبال زندگی آگاه این تیپ نمی رود. او هرگز بیان نکرده است که زندگی درونی نقشی عموما تعیین کننده در روانشناسی آگاه درونگرا بازی می کند. مثلا چرا زن درونگرا با دقت بسیار مطالعه می کند؟ زیرا بیش از هرچیز دیگری، او عاشق آن است که بداند و ایده ها را به چنگ آورد. چرا او آرامش بخش و تسکین دهنده است؟ زیرا معمولا احساسات خویش را برای خود نگه می دارد، احساساتش را بجای آنکه بر روی دیگران تخلیه کند، در تفکراتش بیان می دارد. اخلاقیات غیرمعمول او با تفکر عمیق و احساسات درونی قاهر پشتیبانی می شود. دلربایی شخصیت نهفته و هوشمندش تنها به علت نگرش صلح طلبانه او نیست بلکه به این حقیقت متکی است که یک شخص می تواند با او به شکلی منطقی و با وضوح صحبت کند و آنکه او قادر است که اهمیت مجادله شخص مقابلش را درک کند. او سخنان آن شخص را با فریاد های تکانه ای قطع نمی کند بلکه معنای سخنان آن شخص را به تفکرات و احساسات خود که با وجود ثابت می ماند وارد می کند و هرگز به جدلهایی که بر ضد اوست حمله ور نمی شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد