ترجمه اثری از یونگ

ترجمه کتاب تیپهای روانشناسی(Psychological Types)

ترجمه اثری از یونگ

ترجمه کتاب تیپهای روانشناسی(Psychological Types)

صفحات ۱۳۷ و ۱۳۸

 

 

224      در اینجا نیچه دیدگاهی را طرح می کند که تفاوت قابل توجهی با شیلر دارد. احتمالی که درباره شیلر وجود دارد مبنی بر اینکه نامه هایی درباره تحصیلات هنری نوشته است نیز تلاشی برای رسیدگی به مشکلات خودش بوده است، درباره این اثرنیچه هم محتمل است: کتابی "عمیقا شخصی" است. شیلر کار خود را با قدری هراس شروع به نقاشی سایه روشن چهره های رنگ پریده می کند، که تعارض درونی روان خود را تحت عناوین "ساده" در مقابل "احساسی" در می یابد و هر امری را که به زمینه و اعماق منفی طبیعت انسان مستثنی می کند؛ اما نیچه در مقابل، فهمی عمیقتر دارد و نقطه نظری مخالف او ابراز نموده است که یک بعد آن، سرسوزنی از زیبایی خیره کننده شیلر کم ندارد و بعد دیگرش از نواهای تاریکتر بیکرانی پرده بر می دارد که یقینا تأثیر روشنایی را بالا می برند، اما به اعماق خیلی تاریکتر امکان کشف شدن می دهند. 

 

225         نیچه متضادهای دوگانه اساسی خود را آپولینی و دیونوسی می نامد. در ابتدا باید تلاش کنیم که طبیعت این جفت را مشخص کنیم. برای این منظور لازم است نقل قولهایی را انتخاب کنم که به خواننده ای که با اثر نیچه آشنا هم نباشد، این امکان را بدهد که در عین نقد من، خودش هم توانایی قضاوت پیدا کند. 

(نقل قولها:) ما بایستی برای دانش زیبایی، بهره بسیاری داشته باشیم وقتی که یکبار درک کرده باشیم که نه تنها توسط مداخله منطقی، بلکه توسط یقین آنی شهود، که رشد مداوم هنر وابسته به دوگانگی آپولینین و دیونوسین است، در دقیقا به همان روشی که نسل، به دوگانگی جنس ها وابسته است، که شامل تعارضات همیشگی ای است که صلح در آن موقتی است.(پاورقی 2 کتاب)  

از دو خدای هنر، آپولو و دیونوسوس(1)، درمی یابیم که در یونان، تضاد عظیمی وجود داشته است، که هر دوشان مطابق با ریشه و هدفشان، میان هنر آپولویی شکل دهنده و هنر دیونوسوسی غیرکنایه ای(2) موسیقی. این دو انگیزش(3) بسیار مختلف، ، برای بیشترین قسمتی که آشکارا در معرض ناسازگاری است، با یکدیگر همکاری می کنند. هر یک مستمرا دیگری را به خلقهای جدید و قویتر تحریک می کند، تا در آنها خصومت فعالی را جاودانی سازد که تنها ظاهرا تحت عنوان مشترک "هنر" از میان رفته است؛ تا آنکه نهایتا توسط معجزه ای متافیزیکی از "اراده" هلنی، آن دو با یکدیگر متحد گردیدند و از این همراهی است که تولید تراژدی اتیک(4)که متساویا توسط آپولو و دیونوسوس ایجاد شده است، نهایتا به وجود می آید.(پاورقی 3 کتاب) 

1.Apollo and Dionysus

2.non-figurative

3.impulse

4. Attic tragedy 

 

 

226         نیچه به منظور آنکه ویژگیهای این دو "انگیزش"(1) را با دقت بیشتری شرح کند، حالات روانشناختی خاصی را که باعث آن رویا(2) و شعف(3) می گردد مقایسه می کند. انگیزش آپولویی حالتی را که با رویا قابل مقایسه است تولید می کند و انگیزش دیونوسوسی مولد حالتی است که با شعف قابل مقایسه است. همانطور که نیچه خودش گفته است، منظورش از "رویا" ضرورتا "ایده ای درونی" یعنی "مشابهت دوست داشتنی با دنیاهای رویایی" است(پاورقی 4 کتاب) آپولو " بر توهم زیبای دنیای درونی تخیل فرمانروایی می کند" او "خدای همه قدرتهای تغییر شکل دهنده است"(پاورقی 5 کتاب) او نماد محاسبه، عدد، محدودیت و تحت فرمان درآوردن هر امر وحشی و رام نشده است" "حتی می توان خود آپولو را به عنوان تصویر یزدانی باشکوه principium individuationis دانست" (پاورقی 6 کتاب) 

1.impulse

2.dreaming

3.intoxication

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد