ترجمه اثری از یونگ

ترجمه کتاب تیپهای روانشناسی(Psychological Types)

ترجمه اثری از یونگ

ترجمه کتاب تیپهای روانشناسی(Psychological Types)

صفحه ۱۳۳

  

218        ساده است که ببینیم که شاعر احساسی، بر خلاف شاعر ساده، دارای شخصیتی با رویکرد انعکاسی و انتزاعی(1) به آبجکت می باشد. او توسط انتزاع کردن خود از آبجکت از آن انعکاس می یابد. او گویا(2) از آبجکت پیش از این جدا بوده است به محض اینکه کارش آغاز شود(3)؛ این آبجکت نیست که در درونش به کار می افتد، او خودش گرداننده کار است. اما او در درون و به سمت خود کار نمی کند بلکه به بیرون و در ورای آبجکت کار می کند. او ازآبجکت تمایز دارد و با آن یکسان نیست؛ او در جستجوی ایجاد رابطه خود با آن است، به دنبال "اداره کردن جسم خویش"(4) از این تمایز با آبجکت، آن حالت دوگانگی که شیلر درباره اش سخن می گوید نشأت می گیرد؛ زیرا شاعر احساسی خلاقیت خود را از دو منبع اتخاذ می کند: یک- از آبجکت و/یا درک خویش از آن و دو- از خودش. در نزد او تأثیر خارجی آبجکت امر مطلقی نیست، اما ماده ای را که او به کار می برد، آنگونه که توسط محتویات خودش هدایت شده است. بنابراین او بر بالای آبجکت می ایستد و در نتیجه با آن رابطه دارد – نه رابطه ای صرفا تأثیر پذیر و یا شنونده بودن(5)، بلکه رابطه ای که در آن، او توسط انتخاب آزادانه خویش به آبجکت ارزش یا کیفیت می بخشد. در نتیجه رویکرد او از نوع درونگراست. 

1.characterized by a reflective and abstract attitude

2.as it were

3.a priori as soon as his work begins

4.rule his material

5.impressionability and or receptivity

219         اما ما تعیین ویژگی(1) این دو رویکرد به برونگرا و درونگرا، همه زوایای ادراک شیلر را به طور کامل بیان نکرده ایم. این دو مکانیسم ما صرفا پدیده های ساده ای با طبیعت نسبتا عمومی است که تنها نمایش مبهمی از آنچه درباره آن رویکردها مخصوص است ارائه می کند. برای فهمیدن تیپهای ساده و احساسی، ما باید از دو عملکرد دیگر مدد بگیریم که عبارتند از حسی و شهودی. این دو را به صورت مبسوط تری در ادامه مباحث شرح خواهم نمود. در اینجا صرفا تمایل دارم که بگویم که رویکرد ساده توسط یک فزونی حس و رویکرد احساسی، توسط فزونی شهود مشخص گردیده است. حسی، نتایجی را با آبجکت ایجاد می کند؛ حتی سابجکت را به آبجکت می کشاند؛ از اینرو "خطر" برای تیپ ساده عبارت است از ناپدید شدن کلی در آن. شهود، به دلیل آنکه درکی از فرایندهای ناخودآگاه شخص است، شخص را از آبجکت دور نگه می دارد؛ بر بالای آن سوار می شود، همواره به دنبال اداره جسم خویش است(2)شکل دادن به آن، حتی به شکلی خشونت بار متناسب دیدگاه سابجکتیو خود یک شخص، با اینکه از آنجام آن آگاه نیست. در نتیجه خطر برای تیپ احساسی، بریدگی کاملی از واقعیت و ناپدید شدن دنیای خیالی سیال ناخودآگاه است. 

1.characterizing

2.rule his material

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد