ترجمه اثری از یونگ

ترجمه کتاب تیپهای روانشناسی(Psychological Types)

ترجمه اثری از یونگ

ترجمه کتاب تیپهای روانشناسی(Psychological Types)

صفحات ۱۲۳ و ۱۲۴

 

 

197         اگر بازی در درون خود و بدون اینکه هیچ امر مانا و اساسی را ایجاد کرده باشد، منقضی گردد، تنها بازی است اما در صورتی که آن امر را ایجاد کند به آن کار خلاق می گویند. در بیرون یک حرکت بازی گون از عناصری که روابط میانشان فورا آشکار نمی گردد، الگوهایی سر بر می آورند که یک تفکر ناظر و انتقادی تنها پس از آن می تواند ارزیابی نماید. تولید امر نو توسط عقل صورت نمی پذیرد، بلکه توسط غریزه بازی صورت می گیرد که از درون ضرورت رفتار می نماید. ذهن خلاق به آن آبجکتی که عشق می ورزد، با همان بازی می کند.

 

198          از اینرو ساده است که هر فعالیت خلاقانه ای که قابلیتهای آن از مردم عادی مخفی است، بازی تعبیر شود. در حقیقت هنرمندان بسیار اندکی وجود دارند که متهم به بازی نشده اند. یک نابغه – که شیلر هم قطعا یکی از نوابغ است – راغب است که این برچسب را بپذیرد. اما او خودش می خواست که از حد انسان استثنایی و طبیعت خودش بیرون رود و در حیطه انسان عادی داخل شود که خودش هم احتمالا در کمک و رهایی ای را با آنان شریک بود که هنرمند خلاق - که از ضرورت درونی رفتار می کند - به هر حال نمی تواند از آن فرار کند. اما احتمال گسترش چنین دیدگاهی به سطح آموزش انسان عادی در قبل از موعد، تضمین شده نیست و یا اینکه لااقل چنین به نظر نمی آید.

 

199          برای حل این مسأله مانند همه موارد مشابه بایستی به گواهی تاریخ تفکر انسان پناه ببریم. اما در ابتدا باید یکبار دیگر برای خود روشن کرده باشیم که می خواهیم از چه زاویه ای به مسأله بنگریم. ما دیده ایم که شیلر چگونه جدایی از متضادها را حتی تا حد تخلیه کامل از خودآگاه تقاضا می کند که در آن حس ها و احساسات و تفکرات و تمایلات، هیچ نقشی ایفا نمی کنند. وضعیتی که با سختی بدان نائل گردیده، نوعی آگاه تمایز نیافته است، آگاهی که در آن به وسیله depotiation نمودن ارزشهای انرژیک، همه محتویات، قابلیت تشیخص خود را از دست داده اند. اما آگاهی واقعی تنها زمانی ممکن است که ارزشها باعث آسانی در تشخیص محتویات گردد. در آنجائیکه تشخیص وجود ندارد، هیچ آگاهی واقعی هم وجود ندارد. در نتیجه چنین حالتی ممکن است "ناخودآگاه" نامیده شود، با اینکه احتمال آگاه همواره وجود دارد. این مسأله abaissement du niveau mental(Janet) (حالتی آرام تنانه که در درمان ایجاد می شود که توجه و تمرکز در آن آسانی می یابد-اصطلاح پیر ژانت فرانسوی) است که دارای تشابهاتی به حالات یوگایی و خلسه ای در engourdissment هیستریکی می باشد.  

200         تا آنجائیکه من می دانم شیلر هیچگاه درباره تکنیک واقعی – اگر بتوان چنین نامگذاری را انجام داد – اظهار نظر نکرد برای ایجاد "طبع ظریف". نمونه ای مثل Judo Ludovici را که او تصادفا در نوشته هایش متذکر می شود گواهی است بر دلبستگی زیبایی شناسانه که در بردارنده تسلیم کامل و همدلی برای آبجکت تفکر می باشد. اما چنین حالتی از دلبستگی، فاقد ویژگی های ضروری بودن بدون محتوا یا تعیین کننده می باشد. اما در ارتباط با عبارات دیگر، این مثال نشان می دهد که ایده دلبستگی و یا وفاداری مستمرا در ذهن شیلر حضور داشته است.(پاورقی 97 کتاب) این امر، ما را به مسأله دینی باز می گرداند اما در عین حال به ما اشاره ای از امکان واقعی گسترده شدن دیدگاه شیلر به انسان عادی می دهد. به دلیل آنکه دلبستگی مذهبی پدیده ای جمعی است که به موهبت(1) فردی بستگی ندارد.  

1.endowment  

پاورقی 97: همان آدرس قبلی. در حالیکه خدای زنانه احترام را طلب می کند، زن خدای گونه عشقها را بر می افروزد.   

201         به هر حال هنوز احتمالات دیگر باقی است. ما دیده ایم که حالت خالی آگاه، یعنی وضعیت ناخودآگاه توسط لیبیدوئی ایجاد می شود که در حال فرورفتن به ناخودآگاه است. در ناخودآگاه، محتویات هماهنگ با احساس(1) معماهای حافظه ای غیرفعال از گذشته شخص باقی می مانند که مافوق کل عقده والدی است که عموما معادل است با عقده کودکی. دلبستگی(2) یا فرورفتن لیبیدو به ناخودآگاه، عقده کودکی را از نو فعال می کند و در نتیجه خاطرات کودکی و خاصه روابط با والدین پر از احساس زندگی می گردد. تخیلاتی که توسط این فعالسازی مجدد ایجاده شده اند باعث تولد الهه های پدر و مادر می شود، ضمن بیدار نمودن روابط کودکی با خدا و احساسات متعاقب کودکانه، مشخصا این نمادهای والدین است که فعال می شود و به هیچ وجه تصاویر والدین واقعی نیستند. واقعیتی که فروید آن را تحت عنوان سرکوبی imago والدینی از طریق مقاومت در برابر زنای با محارم شرح می دهد. من با این تفسیر موافقم، با این حال عقیده دارم که آن تفسیر کاملی نیست زیرا اهمیت فوق العاده این جایگذینی نمادین را نادیده می انگارد. سمبولیزاسیون در شکل خدا- تصویر قدم بزرگی ورای واقعیت سازی (حس گرایی) حافظه است زیرا توسط قبول "نماد" به عنوان یک نماد واقعی، بازگشت به والدین فورا تبدیل به پیشروی می گردد در حالیکه اگر نماد همان صرف نشانه برای والدین واقعی تفسیر می شد آن امر به صورت بازگشت باقی می ماند؛ در نتیجه آن را از شخصیت مستقل خود محروم نمود.(پاورقی 98 کتاب)   

1.feeling-toned

2.devotion

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد