مکتوبات آبله راد، تا آنجائیکه که به بحث مربوط به امور کلی(1) مربوط می شود، مشکل و پیچیده هستند، زیرا که مولف مستمرا با توزین هر بحث و همه جهات وضعیت درگیر بوده. این امر دقیقا بخاطر این است که او هیچ یک از نقطه نظرات مقبول را درست نمی دانست، بلکه همیشه به دنبال فهم و آشتی دادن با نظر مخالف بود، نظریات او حتی توسط شاگردانش هیچگاه به درستی درک نشده است. عده ای او را به عنوان نومینالیست شناختند و بعضی دیگر رئالیست. این سوء فهم نهادین (2)است: بسیار ساده تر خواهد بود که از جهت یک تیپ خاص بیندیشیم، زیرا که آن است که می تواند منطقی و استوار بماند، تا اینکه به وقتی که بخواهیم از جهت هر دو تیپ بنگریم، چراکه حالت میانی مفقود است. رئالیسم هم همانند نومینالیسم، اگر با پشتکار دنباله گیری شود، به ادراک، وضوح، یکنواختی(3) می انجامد. اما توزین و تعادل دادن جهات متضاد به اغتشاش منجر می شود و تا آنجاییکه به تیپها مربوط است، به نتیجه گیری ای غیر رضایتمند، منجر می شود؛ چرا که راه حل کاملا رضایت بخش باشد نه به یک طرف و نه به طرف دیگر. دی رموسات از مکتوبات آبه لارد، سری کاملی از اظهارات تقریبا متناقض در یک موضوع، جمع آوری کرده است و چنین بانگ تعجب برآورده است که " آیا بایستی قبول کنیم که سر انسان می تواند چنین مجموعه وسیع و مغشوشی از تعالیم را در خود داشته باشئ؟ آیا فلسفه آبه لارد، آشفتگی است؟(همان منبع، جلد، ص119)
1.universals 2.characteristic 3. Uniformity
69 آبه لارد از نومینالیسم این حقیقت را اقتباس کرد که امور کلی، کلمات هستند به گونه ای که قراردادهای عقلی که توسط زبان بیان شده اند، و نیز این حقیقت که در واقع هیچ امر کلی نداریم بلکه همواره یک حقیقت منفرد است. او از رئالیسم این حقیقت را برگرفت که دسته ها و گونه ها، ترکیباتی از امور جزئی(1) و اموری بر طبق مشابهاتهای غیر قابل اعتراضشان هستند. حالت میانه، conceptualism می باشد. این امر به عنوان عملگری فهمیده می شود که امور جزئی را که مشاهده شده اند را درک می کند و آنان را بر طبق مشابهتشان به دسته ها و گونه ها و در نتیجه تکثر مطلق آنان را به وحدتی مرتبط تقلیل می دهد. اما هر قدر که تکثر و تنوع امور جزئی ممکن است مسلم باشد، وجود شباهتها، که ترکیبشان را در یک مفهوم ممکن می سازد نیز به همان میزان غیر قابل شک است. برای هر کسی که از لحاظ روانشناختی آن میزان باشد که اساسا شباهتهای امور را درک کند، مفهوم شامل از آغاز داده شده است، همانگونه که شده بود، خود به زور وارد واقعیت انکارناپذیر ادراک حسی می کند. اما برای کسی که از لحاظ روانشناختی آن میزان باشد که اساسا تفاوت اشیاء را درک کند، شباهت آن اشیاء به وضوح داده نشده است؛ آنچه او می بیند تفاوت آنهاست، که خود را با چنان واقعیتی بر او تحمیل می کند که شباهت بر دیگران تحمیل می کند.
1.individual objects