ب-intellectualism در مقابل sensationalism
523 Sensationalism گویای تجربه گرایی شدید است. تجربه شخصی را به حکم منبع منحصر به فرد و انحصاری دانش را فرض می گیرد. Sensationalistic attitude کاملا توسط آبجکتهای حس جهت یافته است. آشکار است که منظور جمیز یک sensationalism عقلانی و نه هنرشناسانه است و بدین دلیل است که "intellectualism" واژه دقیقا مناسبی برای عدد متضاد نمی باشد. از لحاظ روانشناختی، intellectualism عبارتست از attitude ای که ارزش اصلی تعیین کننده برای intellect برای شناخت به سطح شناختی را می دهد. اما با چنین attitude ای من می توانم یک sensationalist هم باشم مثلا وقتی که تفکر من با مفاهیم concrete ای که همگی از تجربه حسی اشغال شده است. به همان دلیل، شخص empiricist ممکن است که intellectualistic باشد. اصطلاحات Intellectualism و rationalism در فلسفه به شکل گیج کننده ای به کار رفته اند، بنابراین در این حالت نیز انسان می بایست تا آن حدی که sensationalism نیز در اصل صرف یک تجربه گرایی شدید باشد از ایدئولوگیسم به عنوان متضاد sensationalism استفاده کند.
ج- ایده آلیسم در مقابل ماتریالسیم
524 ممکن است تا این زمان کسی به این فکر رسیده باشد که منظور جیمز از "sensationalism"، چیزی جز تجربه گرایی شدید یعنی sensationalism عقلانی به آن صورتی که در بالا تصورش رفته است، نمی باشد یا اینکه منظور او از "sensationalism"، واقعا "امر شهوانی" بوده است – که خصوصیتی است که به sensation به عنوان نقشی کاملا جدا از عقل مربوط است.منظورم از عبارت "مرتبط با sensation" ، شهوت است اما نه به معنای رابطه جنسی بلکه به معنای attitude ای روانشناختی که در آن عامل جهت دهنده و تعیین کننده، به اندازه ای که صرف واقعیت تحریک حسی است، مورد تأکید واقع نشده است. این attitude را می توان غیر ارادی دانست زیرا که کل ذهنیت به تأثیرات حسی وابسته است و به حد نهایی خود می رسد. آبجکت نه به شکل انتزاعی شناخته شده است و نه مورد تأکید واقع شده است اما با همان طبیعت و بودنش تأثیری می گذارد، در حالیکه سابجکت منحصرا توسط تأثیرات حسی ای که با آبجکت موکد می گردند، جهت داده شده است. این attitude ممکن است که با ذهنیتی ابتدایی مطابقت داشته باشد، این تضاد و پیامد، عبارتست از attitude شهودی، که با احساس فوری و درکی که از تفکر یا احساس ناشی نشده است مشخص می شود اما ترکیبی جدایی ناپذیر از هر دوست. دقیقا همانطوری که آبجکت حس در مقابل سابجکت درک کننده قرار می گیرد، محتوای psychic نیز به عنوان امری کمابیش توهمی در مقابل شهودی قرار می گیرد.