(ادامه پاراگراف ۱۸۰) یک "ایده خوش یمن" و یا "گمان" و یا آنگونه که هربارت نامیده است، "ارائه خودبخودی" می گردد. ارزش قوی انرژیک محتویات آگاه دارای اثر تنویر شدید است که به وسیله آن تمایزات آنها به وضوح قابل درک می گردد و هر گونه پریشانی میان آنها از میان می رود. در جهت مقابل، در ناخودآگاه، ناهمگن ترین عناصری که تنها دارای تناسبات ابهام آمیز باشند، تنها به علت درخشش اندکشان و ارزش انرژیک ضعیفشان می توانند به جای دیگری جایگزین گردند. حتی عقیده حسی ناهمگن(2) منعقد می گردد، آنگونه که در "فوتیسمها" (bleurler) و یا در شنیدار رنگها(3) می بینیم. همانطور که در مورد صدا، نور و حالات روانی نشان داده ام، زبان(4) نیز مقدار فراوانی از این آلایشهای ناخودآگاه را دربر دارد.(پاورقی شماره 84)
2.heterogeneous sense-impressions
3.colour hearing
4.language
181 بنابراین ناخودآگاه ممکن است همان قدرتی باشد که مجبور به درخواست از آن هستیم، زیرا منطقه بیطرفی از روان است که در آن هرچیز که مورد اختلاف و خصومت در ناخودآگاه است با همدیگر در دسته بندی ها و پیکربندیهایی جریان می یابد. این امور هنگامی که در معرض نور آگاه قرار گرفته باشند، طبیعتی را آشکار می سازند که نمایشگر اجزاء یک طرف به همان اندازه طرف دیگر می باشد؛ آنها به هیچیک متعلق نیستند اما فضای میانی مستقلی را اشغال می کنند. این فضاست که در بردارنده هم ارزش آنها و هم غیر ارزش آنها برای آگاه می باشد. آنان فاقد ارزش هستند تا به آن حدی که هیچ امری که به وضوح قابل تشخیص باشد را نمی تواند از ترکیب آنها ادراک گردد، بنابراین آگاه را در حالی که خجالت و حیران گردیده است ترک می گویند؛ اما ارزشمند تا بدان حدی که تنها حالت تفکیک نشده شان است که به آنها آن شخصیت نمادین را که برای محتویات اراده وساطت کننده ضروری است فراهم می کند.
182 بنابراین بجز اراده که کاملا به محتوای آن وابسته است ، انسان کمک اضافه ای در ناخودآگاه، آن رحم مادری تخیل خلاق، دارد که در همه اوقات قادر است به نمادها در فرایند طبیعی فعالیت ابتدایی روانی، شکل بخشد، نمادهایی که می توانند جهت تعیین اراده واسط خدمت کنند. من عامدانه واژه "می توانند" را به کار می برم زیرا نماد به خواست خویش وارد نقض می شود اما تا آنجا در ناخودآگاه می ماند که ارزش محتوای انرژیک آگاه از حد نماد ناخودآگاه بالا بزند. در شرایط عادی اوضاع از این قرار است اما در شرایط غیرعادی حالت معکوسی از ارزش رخ می دهد که در آن ناخودآگاه ارزشی والاتر از آگاه به دست می آورد. در آن صورت نماد به سطح بالا می آید اما بدون اینکه توسط اراده و عملکردهای آگاه اجرایی اتخاد شده باشد زیرا اینها به دلیل واژگونی ارزش به حالت نیمه خودآگاه(1) درآمده اند. از طرف دیگر ناخودآگاه فراخودآگاه(2) گشته است و حالتی غیر عادی، یعنی اختلالی روانی پیش آمده است.
1.subliminal
2.supraliminal