ترجمه اثری از یونگ

ترجمه کتاب تیپهای روانشناسی(Psychological Types)

ترجمه اثری از یونگ

ترجمه کتاب تیپهای روانشناسی(Psychological Types)

صفحه ۱۰۳

 

164      باز در اینجا مشخص می گردد که شیلر مانند همیشه تنها در حال نوشتن از دیدگاه درونگراست. برونگرا، که ایگویش در رابطه احساسی با آبجکت استقرار دارد، در حقیقت خود را در میان آبجکت می یابد در حالیکه درونگرا خود را در آن گم می کند. اما هنگامی که برونگرا به سمت درونگرا پیش می رود، به حالتی از ارتباط پست با ایده های جمعی می رسد، موجودیتی با تفکر جمعی از نوع قدیمی و تئوریک(1) که می توان آن را حسی-تفکری نامید. او خود را در این عملکرد پست دقیقا به همان میزانی گم می کند که درونگرا در برونگرایی پست خود چنین می کند. از اینرو برونگرا همان نفرت، ترس یا بی توجهی در سکوت برای درونگرا دارد که درونگرا برای برونگرا دارد.

1.concreitstic 

165      شیلر احساس می نماید که این تضاد میان این دو مکانیسم – در اینجا، بین حس و تفکر و یا همانگونه که او فرض نموده است، میان "روش و قالب"(1) و "پسیویتی و اکتیویتی"(2)(پاورقی شماره 64) – حل ناشدنی است. 

فاصله میان ماده و صورت، میان پسیویتی و اکتیویتی و میان حس و تفکر نامحدود است و هر دوشان نمی توانند در تصور ما با همدیگر موافقت کنند. این دو وضعیت در تضاد با همدیگر هستند و هرگز نمی توانند یکی شوند.(پاورقی 65 کتاب) 

اما این دو غریزه می خواهند که وجود داشته باشند و از آنجا که "انرژی" هستند – انرژی کلمه بسیار مدرنی است که شیلر برای آنها انتخاب کرده است – به depotentiation""(واژه مربوط به عصب شناسی) نیاز دارند و طلب می نمایند.(پاورقی شماره 66 کتاب) 

عبارت شیلر: غریزه مادی و formal در خواسته های خود به یک اندازه مشتاقند، از آنجائیکه ادراک انسان متوقف بر واقعیت است و دیگری متوقف به لزوم امور.(پاورقی شماره 67) 

عبارت شیلر: اما این depotentiation در غریزه لذت هیچگاه نباید در اثر یک ناتوانی جسمی و ضعف حس -که هیچگاه لایق امری جز نفرت نیست- باشد؛ بایستی یک رفتار آزادی باشد، فعالیت شخص باشد که امر شهوانی را توسط شدت اخلاقی خود معتدل می کند..... زیرا که حس بایستی تنها به سود ذهن ببازد.(پاورقی صفحه 68) 

بنابراین کار بدانجا کشیده می شود که ذهن تنها باید به سود حس ببازد. شیلر به این امر تصریح نکرده است اما مسلما از او چنین برداشت می شود که: 

عبارت شیلر: دقیقا به همان اندازه که depotentiation در غریزه رسمی(3) بایستی به میزانی اندک در اثر ناتوانایی روحی و سستی تفکر و اراده باشد که باعث تنزل رتبه انسان می گردد. وفور حسها باید منبع مجلل آن باشد؛ خود لذت، باید حیطه قدرت خود را با قدرت و تلاش فراوان حفظ کند و در مقابل خشونتی که به وسیله فعالیت شورش آمیز خود، ذهن متحمل آن می شود مقاومت کند.(پاورقی شماره 69)

1.manner and form

2.passivity and activity

3.formal instinct 

پاورقی شماره 64 : یعنی میان افکتیویتی و تفکر فعال، در مقابل تفکر غیر فعال که سابقا به آن اشاره رفت. 

 

166        شیلر با این عبارات بر تساوی حقوق لذت و روحانیت صحه می گذارد. او برای لذت، حق وجود لذت قائل است. اما در عین حال می توانیم در این عبارت زمینه های تفکری حتی عمیقتر را مشاهده کنیم: ایده یک "مقابله به مثل" میان این دو غریزه، اجتماعی از علاقه و یا به زبان مدرن، "همزیستی" ای که در آن  پسماندهای تولید شده یکی از آنها منبع غذایی برای دیگری خواهد بود.

عبارت شیلر: ما اکنون به این مفهوم رسیده ایم که که یک عمل متقابل میان دو غریزه که از چنان نوعی باشد که عملگری یکی در همان زمان باعث ایجاد و محدودیت عملگری دیگری می شود و هر یک دقیقا توسط فعالیت دیگری به بیشترین حد ظاهر خود می رسد.(پاورقی شماره 70)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد