163 عبارات بسیار قابل توجه که در بالا گذشت، شامل بسیاری از اموری بود که تا بحال درباره شان بحث نموده ایم. هنگامی که انرژی تفکر مثبت برای امری کلی از سنخ تیپ تفکری درونگرا تأمین می شود، کیفیتهای تمایز نیافته و قدیمی در تیپ احساسی-حسی به پراهمیت ترین امر مبدل می گردند: فرد به همان حالت منفی ارتباط مفرط یا هویت با آبجکت حس شده باز می گردد. این حالت نوعی برونگرایی پست است، برونگرایی ای که همانگونه که بوده است فرد را کاملا از ایگوی خود جدا می سازد و او را در ارتباطات و تطبیق(1) جمعی حل می سازد. او در آن صورت دیگر "خودش" نیست بلکه تنها ارتباط است، دقیقا مانند آبجکت و در نتیجه بدون دیدگاه. درونگرا به طور غریزی بیشتری مقاومت را به این وضعیت احساس می کند که تضمینی نیست که به گونه ناخودآگاه به درون آن نیفتد. به هیچ وجه نباید با برونگرایی تیپ برونگرایی به اشتباه شود، که مستعد است همانگونه که درونگرا قرار است که این اشتباه را مرتکب شود و به درونگرا نمایش دهد قرار است این اشتباه را مرتکب شود.
از طرف دیگر مثال دوم شیلر، خالصترین تصویر از تیپ تفکری درونگراست که با قطع احساس-حس های پست، خود را محکوم به عقیم بودن می کند، به حالتی که در آن "انسانیت بتواند به او برسد همانقدر کم از بیرون که از درون."
1.identification
پاورقی شماره 63: برای دوری از سوء برداشت، دوست دارم بیان کنم که این نفرت به آبجکت مربوط نیست، لااقل علی القاعده چنین نیست، بلکه به رابطه با آن.